Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


جملات زیبا

بخون قشنگه

شبی در کنج میخانه,گرفتم تیغ در دستم..

بگفتم:

خالقا,يارب تو فکر کردی که من مستم؟

کجائی تو؟ چه هستی تو؟ چه میخواهی تو از قلبم؟

تو از مستی چه میدانی؟ تو از عمرم چه میجوئی؟

تو فرعون را خدا کردی..

تو شیرین را ز فرهادش جدا کردی..

سپردى تیغ بر ظالم,به مظلومان جفا کردی..

به آن شیطان خونخوارت,تو ظلم را عطا کردی..

مرا از عشق ديرينم,سوا کردى..

سپس گويی: نشو کافر..؟

تو فکر کردی که من مستم....؟؟

خدایا گر عزیزت را کسی دیگر به مستی در بغل گیرد

تو آیا همچنان از صبر ایوبت در آن قرآن جاویدت سخن آری؟

تو بی پرده کفر خواهی گفت.. نخواهی گفت؟؟

خداوندا غرورم را هوس داران شکستندو جوانی ام گرفتندو هنوزم پای میکوبندو می رقصند..

عجب دنیای بی رحمی عطا کردی

خدا بی پرده میگویم.. خطا کردى

خطایت را نمیبخشم....

 دستم را رها کردى..................



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در جمعه 11 مهر 1393برچسب:,ساعت11:13توسط فرشید ... | |